Feeds:
نوشته
دیدگاه

Archive for ژوئیه 2009

آیا این کشتار‌ها در جمهوری اسلامی چیز تازه‌ای است؟ آیا میدانید بین سال‌های ۶۰ تا ۶۴ چند نفر در زندانهای جمهوری اسلامی اعدام شدند؟ آیا میدانید در سال ۶۷ چند نفر در زندانهای جمهوری اسلامی اعدام شدند؟ سایت بیداران
گذارش‌های مستندی در باره سال ۶۷ دارد. در زندان تبریر بر خلاف زندانهای تهران عملیات اعدام بصورت فوری و دسته جمعی نبوده و بصورت انفرادی و بتدریج صورت می گرفته است……. زندانیان سیاسی اهواز تا اواخر سال ١٣٦٤ در زندان کارون محبوس بودند. شب آن روز صدای بلندگوی زندان بلند شد. شخصی بعد از بسم الله القاسم الجبارین، چند آیه تهدیدآمیز ایراد کرد و سپس فریاد زد: «جوخه شماره ١ آتش.» صدای رعدآسای رگبارها در زندان پیچید. بعد «جوخه شماره ٢ آتش» و باز صدای رگبارها. ما فکر کردیم که اتاق به اتاق مشغول کشتار زندانیان هستند و بزودی نوبت ما می رسد…….. زندانیان استانهای ایلام و کرمانشاه را در آن زمان به تهران فرستادند. می توانم شهادت دهم خیلی از کسانی که با من در آن سالها در زندان بودند، در تابستان ٦٧ اعدام شدند. تعداد آنها حدود ١٠٢ نفر است……. زندان عادل آباد شیراز.آنچه که ما شاهدش بودیم، فاقد نظم و ترتیب خاصی بود. زندانیانی بودند که بارها به محل کشتار برده شدند و مجددا به زندان عادل آباد برگردانده شدند. اما در دفعات سوم یا چهارم آنها را اعدام کردند. ….

Read Full Post »

۱. کدام یک از این نظام‌های سیاسی را ترجیح میدهید:

A. حکومت اسلامی (رهبری فقیه مادام العمر، یا شورا فقها و و یدک جمهوری با قدرت محدود، اداره کشور بر مبنای قوانین دین و شریعت، از جمله قوانین کیفری، پوشش زنان،..)

B*. جمهوری ( عدم دخالت دین در امر دولت. انتخابی بودن تمام سران نظام)

C. نظام پادشاهی ( رهبری پادشاه ومدام العمر).

D. گزینه های دیگر ( لطفا نام ببرید) .
——————
* نکته قابل توجه اینکه در یک نظام دمکراتیک، با توجه به عملکرد دولت و نقد و بررسی‌ آن‌ توسط رسانه‌های آزاد ، احزاب سیاسی، و تشکلات غیر دولتی نظیر (ngo)ها چرخش قدرت و جابجایی تمامی‌ سران دولت به وسیله انتخابات آزاد به طور تناوبی انجام میگردد.
به این ترتیب امکان تشکیل دولت‌های مختلف با گرایشات متنوع وجود دارد. در یک نظام دمکراتیک می‌توان متناسب با درجه آزادی و آگاهی‌ شهروندان دولتی لیبرال دمکراتیک یا سوسیال دمکراتیک یا محافظه کار دست راستی‌ تشکیل داد.
آنچه که درجه آزادی و کیفیت زندگی‌ در هر جامعه‌ای را تعیین میکند در نهایت بسته به آگاهی‌ شهروندان، نهادینه شدن معیار‌های دمکراتیک در بخش‌های وسیع شهروندان و گستردگی سازماندهی آنها در ارگان‌های مدنی است . در این راستا ضرورت چند صدایی اشکار میگردد. جوامع با ثبات سیاسی و آزاد از نظر اجتماعی به تنوع نظرات، داشتن دیالوگ و آزادی تبادل اطلاعات اهمیت میدهند.

———————————-
خواست‌های جمهوری خواهی‌:
– آنچه اکثريت مردم می خواهند نظا م پيچيده ای نيست. مردم ايران خواهان آنند که حقوق انسانی شان رعايت شود ، کشوری آباد وآزاد داشته باشند و بتوانند برای ساختن زندگی بهتر تلاش کنند.
تجربه های مکرر تاريخی نشان داده که بهترين روش رسيدن به چنين هدفی نفی نظام ديکتاتوری (در مورد ايران چه بصورت شاهی وچه شيخی) و رويکرد به استقرار دمکراسی در کشورمان است. نفی نظام استبدادی به هر شکل آن مستلزم شرکت آگاهانه مردم در تعيين سرنوشت خويش ، احترام به حقوق انسانی و نهادينه کردن اصول جهانی حقوق بشر است بر خلاف عوامفريبی جمهوری اسلامی اين اصول حاصل قرن ها مبارزه بشريت عليه جهل و استبداد است و سو استفاده ابزاری به وسيله چند درست راستی از ضرورت احترام به آن و اجرای اين دستاورد با ارزش بشريت نمی کاهد.
بهترين نظام سياسی برای استقرار دمکراسی، نظام جمهوری سکولار به مفهوم زير است:
– دمکراسی نه به مفهوم استبداد اکثريت بلکه سازمان دهی امور بر مبنای رای اکثريت و رعايت حقوق اقليت است.
– نظام جمهوری بر مبنای احترام به حقوق بشر، رعايت حقوق شهروندی و مسئوليت پذيری مسئولين و شهروندان در اداره جامعه و حل مشکلات خواهد بود.
– نظام جمهوری بر مبنای انتخابی بودن تمامی سران کشور، تفکيک قوای سه گانه به منظور محدود نمودن و استقلال اين نيروها و تناوبی بودن دولت و وجود مجلس منتخب مردم به عنوان مرجع اصلی قانون گذاری مفهوم پيدا می کند.
– جمهوری سکولار به مفهوم جدايی امر دين و ايدئولوژی از امر حکومت است. اين به مفهوم نفی دين و يا مبارزه با اعتقادات مذهبی مردم نيست. در واقع يکی از اصول اساسی جمهوری سکولار دفاع از آزادی های مذهبی وفکری مردم به عنوان بخشی از وظيفه جمهوری در دفاع از آزادی بيان وانديشه است. اما، آنچه در جمهوری سکولار نفی می شود تبعيض برمبنای باورهای دينی و تبليغ يک مذهب خاص از طرف دولت است.
اساس جمهوری سکولار بر مبنای تکثر ديدگاه ها و ارج نهادن به ازادی انديشه و بيان بعنوان بهترين روش برای حل مشکلات و ساماندهی اجتماع است.
(بر عکس جمهوری اسلامی که درآن همه تشکلات سياسی بايد يدک “اسلامی” داشته باشند. در نظام سکولار همه آزاد خواهند بود تا آنطور که هستند خود را معرفی نموده نيازی به تظاهر از ترس سرکوب نباشد.)
– احتياج به آزادی يک غريزه اساسی انسانی است. هر کس حق دارد از آزادی فکر، عقيده و بيان بهرمند باشد.
همچنين آزادی اجتماعات، آزادی احزاب وآزادی مطبوعات و دسترسی به اطلاعات از حقوق اساسی بشرند واز اساسی ترين مبانی جمهوری سکولار بشمار می آيند.
– در جمهوری سکولار تمامی شهروندان مستقل از جنسيت، مذهب،زبان، قوميت دارای حقوق برابرند.
( يک هدف مهم تحول سياسی در ايران می بايد رفع تضييقاتی باشد که در نظام جمهوری اسلامی بر زنان و اقليت های مذهبی از جمله بهائيان، مسيحيان، يهوديان و زرتشتيان روا شده).
– در جمهوری مردمی شکنجه ، اعدام وخشونت جايی ندارد.
– رشد اقتصاد مولد با توجه به توسعه پايدار و حفظ محيط زيست ، با امکانات کم نظير کشورمان امکان پذير می باشد. در نتيجه زمينه زدودن فقر برقراری عدالت اجتماعی مهيا می گردد. تمرکز فوق العاده قدرت دولت که باعث زمينه های استبداد و فساد می گردد با گسترش صنايع غير دولتی و رشد اقتصاد چند محصولی با استفاده ازامکانات متنوع محدود می گردد.
– واگذاری تصميم گيری ها ی محلی و استانی به نهادهای انتخابی همان محل از تمرکز دولت کاسته و باعث رشد موزون مناطق مختلف کشورمان شده و زمينه را برای حفظ تماميت ارضی با تکيه به رشد واحقاق حقوق اقوام مختلف ايرانی تقويت مينمايد. تنوع فرهنگی، قومی و زبانی باعث افتخار ونقطه قوت همه ايرانيان خواهد بود

Read Full Post »

هدف از تطهیررفسن جانی و بزرگ کردن نقش او چیست؟ مساله اصلی‌ ما شفافیت هدف ‌ها و همفکری برای‌ برای سازماندهی جنبش آزادی خواهی باید باشد‌.
اگر هدف استقرار دمکراسی و جمهوری است. آنوقت تمام این سر و صدا‌ها راجع به رفسنجانی‌ زیادی است. درست که باید از تضاد درون نظام برای پیشبرد جنبش آزادی خواهی‌ استفاده کنیم. ولی‌ دلیل نمی‌شه اینطور که طرفدارنش میگن از اون فرشته بسازیم.
من فکر می‌کنم هدف این کسانی‌ که اینطور سنگ هاشمی‌ رو به سینه میزنند و طوری وانمود میکنند که آینده این جنبش به رفسنجانی‌ وابسته است برای منافع خودشون و حفظ نظام با حداقل تغییرات در ساختمان نظام هست.
ببنیین چه قدر از وقتی‌ رو که می‌شه صرف همفکری و برنامه ریزی برای جنبش کرد صرف حمایت از هاشمی‌ میکنند. ایشون اگه اون قدر قدرت داشت که ۴ سال پیش شکایت شو در رابطه با تقلب گسترده در «انتخابات» زیر نظر وزیر کشور خاتمی پیش خداش نمیبرد.
دفاع از جنبش در برابر کودتا چیان با رفتن زیر چتر و برنامه رفسنجانی‌ خیلی‌ فرق داره. تاکتیک ایزوله کردن طالبان ایران و خواست تضعیف آنها با تطهیر و ماست مالی جنایات سران نظام از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
این فرصتی استثنایی‌ است با ۳ امکان:
۱. تثبیت رژیم کودتا مثل ۲۸ مرداد با کنترل نظامیان فاشیست مذهبی‌ ( احمدی نژاد)
۲. ادامه حکومت اسلامی با ولایت فقیه، «شورای فقیهان» یا یک ولایت سفیه دیگه,شورای نگهبان, نظارت استصوابی،… و آنچه ته تا به حال کم و بیش داشته ایم.
۳. استقرار نظام دمکراتیک و جمهوری و جدا شدن دست مذهب از دولت و جبران عقب ماندگی ۳۰ ساله، گذار از نظام سیاسی قرن ۱۳ به حکومتی متناسب با قرن ۲۱.
تاکتیک ایزوله کردن طالبان ایران و تضعیف آنها خواست جنبش آزادی خواهی است. اما این با تطهیر و ماست مالی جنایات سران نظام از زمین تا آسمان تفاوت دارد
جنبش مردمی را باور داشته باشیم. رفسن جانی به حرف آمد وقتی دید سنبه مردم پره. وقتی فهمید ولایت فقیه به آخر خط رسیده. بله او خیلی باهوشه. برای همین اون و طرفدارا ش میخوان این جنبش آزادی خواهی‌ رو از مسیرش منحرف کنند و بعد از سی‌ سال بچاپ بچاپ و جنایت تو دعوای درون نظام با هزینه مردم کنترل کامل رو به دست بگیرند.
به سران این نظام که سالها در سرکوب شما و نفی ابتدائی‌ترین حقوق تان نقش کلیدی داشتند و با هم همکاری میکردند اطمینان نکنید. هدف اینها نه استقرار دمکراسی و آزادی بلکه حفظ نظام و منافع خود‌شان است.
از تقلب در » انتخابات» تا سرکوب، و ایجاد وحشت تا تلاش در به انحراف کشیدن جنبش با سعی‌ در محدود کردن خواسته‌های مردم به دعوای بین جناح ها. همه و همه موانعی در برابر تحول دمکراتیک در کشورمان هستند.

راه حل اساسی‌:
شفاف شدن هدف ها ؛ سازمندهی با اشکال متنوع. مسائل مهم اجتمأیی با قدرت حل میشود. قدرت سازماندهی شده ما در برابر زور بهترین ابزار برای گرفتن حقوق ماست.
قدرت ما در اتحاد ماست. بهترین سلاح سرکوبگران پراکندگی ماست. آنها از قدرت ما وحشتزده هستند. پشت هم باشیم و با اتحاد برای آزادی خود و هموطنان مان تلاش کنیم.
* آنها سعی‌ میکنند با دروغ و ایجاد وحشت ما را دلسرد کنند. ما بیشمارنیم. هوشیار باشیم این نبرد مهمی‌ علیه طالبان ایران است.
* سعی‌ در اطلاع رسانی گسترده از طریق پخش علامیه، شبنامه، و CD‌های حاوی تظاهرات گسترده مردم، و روش‌های مختلف مقاومت و سازماندهی. خصوصا در رابطه با شهرستان ها. سیستم اینترنت در خیلی جاها کند و محدود است. اطلاع رسانی پاشنه اشیل این رژیم است. ببنید که از گسترش اخبار و اطلاعات راجع به جان باختگان چه وحشت و حساسیتی دارند.
* تشکیل هسته ها و شبکه های ارتباطی موثر (زنجیره ی ایمیل، تلفن، بلوتوث، …) و سازمان یافته طوری که وظایف هر کدام مشخص باشد وبا رعایت نکات ایمنی. شجاعت و تلاش ما برای گرفتن حقوق مان، و به دست اوردن آزادی به معنی‌ «شهادت طلبی» ما نیست. ما برای زنده بودن و زندگی‌ بهتر تلاش می‌کنیم.
* آشنایی با مبارزات و روش‌های غیر خشونت آمیز. بعضی‌ از این روش‌ها شامل فلج کردن فعالیت‌ های سرکوب گران میشود.
* تشکیل گروه‌های مقاومت در محله ها، ادارات، کارخانه ها ، برنامه ریزی برای اعتصابات ( کمیته‌های اعتصاب..) برای حمایت و قدرتمند کردن جنبش.
* فراگیری کمک‌های اولیه، روش‌های دفاع از خود.
* تامل و دقت در تکنیک‌های راهپیمأیی ها و مبارزات خیابانی. روش‌های کمک رسانی به همدیگر. توجه به روش‌های سرکوب از طرف مزدوران. جان تک، تک هموطنان عزیز است. ما میخواهیم با کمترین هزینه برای خود و جنبش آزادی خواهی‌ به نتیجه برسیم.
* مبارزه با جنگ روانی و ارعاب کودتاگران و شجاعت دادن به کسانی که هنوز در تردید به سر می برند.
*برگذاری مراسم یادبود جان باختگان راه آزادی و بزرگداشت خاطره ی آن ها در مناسبت های مختلف.
* کمک به هموطنان در بند اطلاع رسانی بطور بی‌ وقفه. هر چه که نام عزیزان در بند ما بیشتر بر سر زبانها بیفتد کار سرکوبگران شکنجه گر سختر میگردد. با پخش اعلامیه و شبنامه و فریاد‌های زندانی سیاسی آزاد باید گردد برای آزادی این عزیزان در بند تلاش کنیم.
* حمایت مادی و معنوی از خانواده‌های زندانیان و مجروحان، جان باختگان
* وضع تحریم های سازمان داده شده علیه حامیان کودتا ( صدا و سیما و شرکت‌هایی‌ که با رژیم همکاری میکنند یا وابسته به سران رژیم هستند.
* سخت کردن اعمال سياست های سرکوبگرانه رژيم بطوری که هزينه سرکوب وعدم پاسخگويی به خواست های مردم هر روز سخت ترگردد. شناسايی عوامل مهم سرکوب و انبار‌های آنها. مرکز لجیستیکی در هر محل و ناحیه. اخطار به آنان که اعمال آنها برايشان هزينه خواهد داشت. هدف اينجا ماجرا جويی و استفاده از خشونت نيست. تشديد خشونت و انتقام گيری به نفع مردم و مبارزات مدنی نيست. اما جنبش مدنی اين حق را دارد که در برابر يورش مزدوران با تاکيد بر روش های غير خشن آنها را خنثی کند. بخاطر داشته باشيم که با نيرويی سروکار داريم که فقط قدرت رادرک می کند. با قدرت جنبش آزاديخواهی می توان باعث تحول دمکراتيک باحداقل هزينه شد.
تلاش هر فرد یا تشکل کوچک برای سازماندهی موثر است. هر مجموعه، جزئی از هزاران نهاد کوچکی خواهد بود که می تواند مستقلا با توجه به عصاره برنامه جنبش آزادی خواهی فعاليت نمايد.
شرط انجام موفق يک پروژه بزرگ، تقسيم آن به اجزا کوچکتر و قابل اجرا است. آنوقت هر فعاليتی بسادگی قابل تعريف و اجرا می گردد و هر فرد يا زير مجموعه ای نقش خود را دريک تقسيم کار منطقی پيدا ميکند. دراين حالت صدها فعاليت کوچک بطور موازی در يک چرخه بزرگ می توانند با سرعت و بازدهی مناسب انجام شوند. اين امکان وجود دارد که سير تحولات مسائل جديدی را مطرح نمايند. يک برنامه ريزی جامع به تمامی پارامتر های مهم توجه نموده و آنها را به دقت برسی ميکند. تلاش برای ساختن کشوری آزاد، مستقل و آباد يک پروژه عظيم و طولانی مدت است که احتياج به شرکت گسترده مردم درمراحل مختلف و با نياز های متعدد دارد. اگر بخواهيم خود و اهدافمان را جدی بگيريم با شعارزدگی ،کلی گويی و مقطعی برخورد کردن فقط وقت خود را تلف کرده و کمکی به رهايی از سختی و دردی که اکثريت هموطنان ما بطور روزمره حس ميکنند نخواهيم بود.
برای ادامه راهی‌ که ممکن است طولانی باشد باید با همیاری و خلاقیت سازماندهی کنیم و متشکل باشیم. رژیم برنامه دارد، عوامل ش با روش‌های مختلف سعی‌ در ساکت کردن و محدود کردن حرکت ما ودر نهایت شکست ما دارند. بزرگترین وحشت آنها از حضور متشکل ما در این مبارزه برای آینده ماست.
حقیقت اینست که ما بهائی که بابت زندگی در چنگ استبداد میدهیم بسیار بیشتر از بهائی است که برای مبارزه با آن میدهیم. به زندگی خود در سی‌ سال گذشته نگاه کنیم. کشته شدگان «تصادفات»، زلزله هایی به بجای چند نفر، هزاران نفر را بخاطر نبود استاندارد و برنامه ریزی درست به کام مرگ میکشند، مرگ و میر بخاطر الودگی هوا و صدها ندانم کاری، بی‌ مسولیتی که در فضای دیکتاتوری، عدم شفافیت و دزدی‌های کلان بوجود میاید. به مهاجرت ها، دربدری‌ها و روز‌های غمباری که به ما تحمیل کردند.
شاید، شاید این فرصتی باشد که بتوانیم با تلاش و همیاری شرایطی بوجود بیوریم که جان انسانها و هموطنان ما اینطور وقیهانه بی‌ ارزش شمرده نشود.
به یاد داشته باشیم که مبارزه برای کسب و سپس حفظ آزادی( آزادی عقيده و بيان,آزادی اجتماعات، آزادی احزاب وآزادی مطبوعات ) مستلزم یک تلاش همیشگی است. بهترین سلاح ما در این راه آگاهی‌ ومتشکل بودن ماست.

Read Full Post »

کاکو شیرازی ‌های عزیز، آذری‌ها و کرد‌های عزیز از نوادگان خرمدینان، مردم مهربان گیلان از تبار میرزا کوچک خان، بلوچ های زنده دل مشهدی‌های ناقلا وارثان سربداران، خوزستانی‌های با حال، مازندرانی‌های که پوز جاهلان حکومت بغداد رو به خاک مالیدین ایرانیان عرب تبار که دوستتان داریم، هموطنان یهودی که ۲۵۰۰ سال ریشه در این خاک دارید، هموطنان بهائی که پدرانتان از پایه گذاران انقلاب مشروطیت بودند، ارمنی و آسوری ‌های که علیرغم تبعیض ‌های جاهلان به تنوع فرهنگی‌ کشورتان رنگ میبخشید. تمامی‌ غم خواران ایران و کوشندگان راه آزادی دوستتان دارم و این روزها به ایرانی بودن خودم افتخار میکنم.
بیائید با هم عهد کنیم:
که برای زنده نگاه داشتن یاد عزیزان از دست رفته. برای زنده نگاه داشتن شرف خودمان. برای ساختن ایرانی‌ آزاد و آباد که حق ماست. با هشیاری و برنامه شفاف با کوشش و همیاری، دست در دست هم راه عزیز ان از دست رفته را دنبال کنیم. ما بیشمرانیم و با قدرت عاطفه زیبای انسانی‌،و قدرت عقل، با جهل و استبداد مبارزه میکنیم. عهد میکنیم که هر یک به تناسب توانمان برای آزادی خود و کشورمان تلاش میکنیم تا دیگر بهترین گلهای ما قربانی قدرت طلبی هیچ زورمداری نشوند. تا دیگر به ابتدایترین حقوق ما تجاوز نشود. و به شرف ما توهین نشود.
تا دیگر ارزش جان ایرانی‌ به هیچ گرفته نشود. تا دگر قلب جوانان ما برای ابراز ابتدائی‌ترین حقوقشان شکافته نشود.

تنها راه رهایی سازماندهی مستقل و قدرتمند ماست. اینها تنها در برابر قدرت سازمان یافته مردم عقب میروند.
نظام ولایت سفیه باید برچیده شود. تلاش برای جمهوری. ایرانی‌ آزاد و دمکراتیک، نه کمتر

Read Full Post »

یکی‌ از مبرمترین وظایف ما دفاع از زندانیان سیاسی با اطلاع رسانی گسترده است.
جمهوری اسلامی در صدد اعدام زندانیان سیاسی هست که مدتی‌ در بند بوده‌اند. آنها از این فرصت استفاده میکنند که در این شرأیط گروهی از آنها را اعدام کنند.
نقل از سایت روشنگری:
فعالين حقوق بشر ودمکراسی: بنابه گزارشات رسيده از زندان گوهردشت کرج ،يکی از اعدامی های 10 تيرماه جوانی بنام سعيد الهياری است که به خاطر درگيری با نيروهای انتظامی دستگير شده بود. سعيد الهياری 23 ساله از 2 سال پيش در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بود. زندانی سعيد الهياری بعد از اينکه با نيروهای انتظامی درگير شد دستگير و از 2 سال پيش به زندان گوهردشت کرج منتقل شد. اواز آن زمان تا روز سه شنبه 9 تيرماه در اين زندان بسر برد. رژيم جوانانی را که نسبت به رفتار وحشيانه نيروهای سرکوبگر اعتراض می کنند تحت عناوين ارازل و اوباش دستگير می کند. او روز سه شنبه 9 تيرماه همراه با ناصر خيرالهی و 4 زندانی ديگر برای اجرای حکم اعدام به زندان اوين منتقل شد و در روز چهارشنبه 10 تيرماه در زندان اوين به دار آويخته شد.
از هويت 6 نفری که در 10 تيرماه اعدام شدند, تا به حال هويت 2 نفر مشخص شده است و هر دو زندانی بدليل اعتراض به سياست های اين رژيم دستگير، زندانی و اعدام شدند . اينگونه اعدام ها ،اعدامهای سياسی محسوب می شود. هنوز از هويت 4 نفر ديگر خبری در دست نيست.و رسانه های خبری رژيم اسامی 6 نفر که در 10 تير ماه اعدام شدند را اعلام نکرده اند.
از شيوه های معمول اين رژيم است که مخالفين خود را با اتهامات ديگری اعدام می کند.
فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران، اعدام 2 زندانی مخالف اين رژيم که هويت آنها مشخص شده وبدليل مخالفت با اين رژيم اعدام شده اند را محکوم می کند. از سازمانهای حقوق بشری و مراجع بين المللی خواستار اقدامات فوری برای متوقف کردن اعدامها در ايران و بخصوص اعدام زندانيان سياسی تحت عناوين ديگری است.

به نقل از سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر:
چهارمین سال حبس بهروز جاوید تهرانی در زندان رجایی شهر کرج درحالی سپری می شود که وی در بیست و یکمین روز اعتصاب غذایش در شرایط نامناسب جسمانی به سر می برد. جاوید تهرانی که چندی پیش در اعتراض به برخوردهای مسئولان زندان نسبت به خانواده اش، دست به اعتصاب غذا زده بود، بدون توجه مسئولان زندان رجایی شهر نسبت به وضعیت جسمانی و سلامتی اش، اعتصاب خود را ادامه می دهد. گفتنی است در طی این مدت، وی بارها از سوی پاسداربندهای زندان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است، بطوریکه آثار ضرب و جرح بر بدن وی کاملا مشهود است. جاوید تهرانی در بند 209 زندان اوین نیزدر اثر شکنجه های جسمی، بینایی چشم چپ خود را تا حدود زیادی از دست داد. وی هم اکنون در بند معروف به «آخرخطی ها» یا «سگدونی» نگهداری می شود. پیرروز باشید.
*************************************************
بهترین راه برای کمک به هموطنان در بند اطلاع رسانی بی‌ وقفه است. هر چه که نام عزیزان در بند ما بیشتر بر سر زبانها بیفتد کار سرکوبگران شکنجه گر سختر میگردد. با پخش اعلامیه و شبنامه و فریاد‌های زندانی سیاسی آزاد باید گردد برای آزادی این عزیزان در بند تلاش کنیم. آیا ایده‌ای برای کمک به یاران در بند دارید؟ پیروز باشید
http://chrr.us/

Read Full Post »

این بخش بیشتر از ۶ سال پیش نوشته شده. اساسا نوع مسائل و راهکار‌ها عوض نشده. اگر چه تحولات بعد از «انتخابات» سازمان دهی‌ نوینی را طلب می‌کند.

به زودی نکات جدیدی راجع به شیوه‌های سازماندهی طرح  میگردند. امید است با ایجاد یک دیالوگ خلاق همدیگر را در بهبود نظرات و پیشنهادات یاری رسانیم.

خلاصه:

تنها راه رهایی سازماندهی مستقل و قدرتمند ماست. اینها تنها در برابر قدرت سازمان یافته مردم عقب میروند.

مقاومت  با اشکال متنوع. هر کس  و هر تشکلی به تناسب توان و امکاناتش در دفاع از حقوق انسانی‌ و در برابر اعمال و  سياست های سرکوبگرانه رژيم بطوری که هزينه سرکوب وعدم پاسخگويی به خواست های مردم هر روز سخت ترگردد.  خشونت و انتقام گيری به نفع مردم و مبارزات  مدنی نيست. اما جنبش مدنی اين حق را دارد که در برابر  يورش مزدوران با تاکيد بر روش های غير خشن  آنها را خنثی کند.  بخاطر داشته باشيم که با نيرويی سروکار داريم  که فقط قدرت رادرک می کند. با قدرت جنبش آزاديخواهی می توان باعث تحول دمکراتيک باحداقل هزينه  شد.

—————————-

بهمن ۸٢

.  دورنمای تحولات

جمهوری  اسلامی خواستاربرگذاری انتخابات نمايشی و انجام رفرم های سطحی و استفاده تبليغاتی و کسب امتياز برای معامله با اتحاديه اروپا و امريکا برای حفظ ساختار موجود قدرت می باشد. البته عدم توانائی نظام موجود در حل مشکلات ادامه خواهد يافت. حتی ممکن است که شاهد حضور بيشتر چکمه پوشان در مسائل سياسی باشيم.

از طرف ديگر؛ با توجه به گسترش نارضايتی ، ضعف نظام و امکان گسترش جنبش آزاديخواهی  که بر مبنای درک عميق تر اصول دمکراتيک و مفاد اعلاميه حقوق بشر درحال تقويت شدن است. با توجه به عدم علاقه مردم به خشونت، در صورت رشد مبارزات گسترده  مدنی، امکان تحولی  مشابه تحولات دراروپای شرقی با حداقل خشونت امکان پذير می باشد. نظام ولايت فقيه شديدا فاسد است. از قدرت مردم می ترسد وتوانائی ايستادگی   در برابر مبارزات مردم را نخواهد داشت. اما با توجه به وحشيگری عوامل مزدور نظام،… رشد و توسعه مبارزات مردم مستلزم طی مراحل مختلف است. برای اين کار نهاد های مردمی بايد برنامه داشته باشند. از قدمهای کوچک و اعتراضات کم خطر شروع کنند و با واقف شدن به قدرت خود و پيدا کردن اعتماد بنفس در برابر تهديدات و تبليغات رژيم، قدمهای بزرگتر بردارند.

با رشد چنين شرايطی بسياری از مزدوران نظام بخاطر حقوق ناچيزشان در برابر مردم نخواهند  ايستاد. اين کار مستلزم داشتن برنامه ، آگاهی، سازماندهی  وتلاش است و با تکرار شعارهای تکراری از استوديوهای لس آنجلس  و اينکه مردم حالا به خيابانها بريزيد عملی نيست!!

١.٤.  برنامه و طرح سازماندهی تشکلات مردمی برای گذار به جمهوری سکولار:

مشکلات در هر جامعه ای بايد اساسا بوسيله افراد همان جامعه حل گردد. اين به معنی قبول مسئوليت در برابر اجتماع و کيفيت زندگی خودمان در جامعه ای است که در آن زندگی می کنيم. درجامعه ای که روابطش بر مبنای عقلانيت و احترام به حقوق انسانی شهروندان بنا شده انسان ها دارای حقوق فردی و اجتماعی و امکانات  عمومی هستند و بتناسب دارای مسئوليت برای حفظ اين حقوق وبهبود محيط زندگی خود می باشند. سه ابزار  مهم برای  ايفای وظايف شهروندی وجود دارد.

1. دسترسی به  اطلاعات واقعی و سانسور نشده(مطبوعات و وسايل ارتباط جمعی).

2.  وجود ارگانهای مدنی (احزاب، سازمانهای مستقل غير دولتی، سنديکا ها و…) که از طريق آنها اطلاعات رد وبدل و مسائل بررسی شده و راه حلها طرح و به اجرا  در می ايد.

3.مکانيزم های نظارتی (سازمانهای مستقل، مجلس، مطبوعات و وسايل ارتباط جمعی). که به چگونگی اجرا و حل مشکلات جديد توجه دارند.

اين مکانيزم ها در جوامع استبداد زده دچار محدوديت های اساسی هستند. از طرفی دسترسی به اطلاعات بطور آزادانه و دور از سانسور از طرف نيروهای مستبد و سلطه گر نفی ويا محدود می گردد. از طرفی احزاب و سازمان های مستقل که بتوانند مسائل اجتماعی را آزادانه نقد و برسی کنند و به ارايه راه حل بپردازند امکان فعاليت آزاد و علنی ندارند. مسئله نظارت هم با بی برنامگی وفساد در اين جوامع عملا مسخره و بی مفهوم می شود.

از طرفی، تلاش برای برقراری يک نظام دمکراتيک ومردمی چه در مرحله مبارزه عليه استبداد ولايتی و چه در دوران گذار بسمت استقرار دمکراسی تنها از طريق:

١- رشد آگاهی مردم به حقوق خود و مسائل اجتماعی.

٢- گسترش نهاد های  مستقل مردمی برای احقاق حقوق خود ميسر است.

بنابراين قدم های پايه ای برای ساماندهی جنبش گسترده دمکراتيک شامل:

١- تلاش برای گسترش اطلاعات وکانال های اطلاع رسانی  در جهت رشد آگاهی، ايجاد ديالوگ، نقد نظرات وارائه راهکار برای پيشبرد جنبش آزاديخواهی است.

٢- ايجاد  نهادهای مستقل مردمی با توجه به شرايط وسازماندهی مردم برای شرکت در تحولات جامعه و تعيين سرنوشت خويش است.

در شرايط موجود امکان سازماندهی برای نهادهای مستقل مدنی که فعاليت آزاد علنی داشته باشند  بسيارمشکل می باشد. مگر نهادهائی که با موافقت نظام و در چهارچوب های محدود فعال باشند.

البته ميبايد  متناسب با توان و برنامه از هر کانالی که به پيشبرد اهداف کمک نمايد استفاده نمود. بهترين رشد سياسی و اجتماعی در شرايط باز امکان پذير است.  از اين رو تلاش برای بسط آزادی و کاهش سانسور هميشه بايد به عنوان هدفی مهم تلقی شود. اين نکته بسيار مهمی است و نبايد بسادگی از آن گذشت. اما نبايد تبديل  به دنبالچه فعاليت ديگران شد. فعاليت ما ميبايد متناسب با پرنسيب های ما باشد. اساسا برای پس زدن استبداد حتی با روشهای مسالمت اميز بايد قدرتمند بود. نظام ولايت فقيه هم فقط زبان قدرت را می فهمد. تجربه چانه زنی های ملال آور وبی نتيجه نيم خودی ها از يک طرف و تسليم بدون قيد وشرط نظام در برابرقرارداد کنترل فعاليت های اتمی آن از طرف ديگر گواه اين نظر است.  مهمترين ابزار جنبش آزاديخواهی پس از درجه آگاهی اش متشکل  بودن آن است.

٠٤۰٢  طرح پيشنهادی:

راه حل  پيشنهادی شامل تلاش برای تشکيل هزاران واحد کوچک (١ الی ۷ نفر) است که بطور مستقل ولی  گسترده در تمام نقاط کشور فعال می شوند. اين مجموعه وسيع وغير متمرکز ازطريق ارتباطات راديو وتلويزيونی ماهواره ای وکانالهای اينترنتی و روشهای خلاق ارتباط گيری و اطلاع رسانی تبديل به يک شبکه گسترده نهادهای مردمی ميشوند. فعاليت آنها شامل احقاق حقوق شهروندی ، مبارزات صنفی و تلاش در جهت ايجاد جمهوری سکولار خواهد بود.

شرط انجام موفق يک پروژه بزرگ، تقسيم آن به اجزا کوچکتر و قابل اجرا  است. آنوقت هر فعاليتی بسادگی قابل تعريف و اجرا می گردد و هر فرد يا زير مجموعه ای نقش خود را  دريک تقسيم کار منطقی پيدا ميکند.  دراين حالت  صدها فعاليت کوچک بطور موازی در يک چرخه بزرگ می توانند با سرعت و بازدهی مناسب انجام شوند. اين امکان وجود دارد که سير تحولات  مسائل جديدی را مطرح نمايند.  يک برنامه ريزی جامع  به تمامی پارامتر های مهم توجه نموده و آنها را  به دقت برسی ميکند.  تلاش برای ساختن کشوری آزاد، مستقل و آباد يک پروژه عظيم و طولانی مدت است که احتياج به شرکت گسترده مردم درمراحل مختلف و با نياز های متعدد دارد. اگر بخواهيم خود و اهدافمان را جدی بگيريم با شعارزدگی ،کلی گويی و مقطعی برخورد کردن فقط وقت خود را تلف کرده و کمکی به رهايی از سختی و دردی که اکثريت هموطنان ما بطور روزمره حس ميکنند نخواهيم بود.

واحدهای کوچک چگونه تشکيل می شوند و مجموعه فعاليت هايشان چيست؟

اين گروهها می توانند ازتعداد ١ الی ۷ نفر تشکيل شوند. اعضای گروه با يکديگر ازطريق محيط  کار، مکان تحصيل ، محيط زندگی (محله) و يا محيط خانوادگی آشنايی کامل داشته و به هم اعتماد دارند.  (تاکيد بر محدود بودن اعضا  بخاطر راحتر بودن تماس و کاهش ريسک امنيتی است).

محورتشکيل گروهها تلاش درحد امکانات برای احقاق حقوق انسانی ، شهروندی ، صنفی و فعاليت برای تحول دمکراتيک در کشورمان با التزام به اصول مندرج در اعلاميه جهانی حقوق  بشر می باشد.

مجموعه فعاليتهای هر گروه متناسب با محل و شرايط ،امکانات و توان اعضا تعريف  می شود. در اينجا فعاليت ها به سه دسته عام،  فعاليت های خاص و گسترده اعتراضی  تقسيم می شوند.

ابتدا به تشريح فعاليت های عام مپردازيم.

* فعاليت های صنفی در ادارات ، حقوق شهروندی در شهرها ومحله ها، حقوق مصرف کنندگان و حق دستيابی به اطلاعات.

نقض ابتدايی ترين حقوق شهروندی  و وجود مشکلات گسترده اجتماعی زمينه  کار روی مسائل متعددی را بوجود آورده. در بسياری از موارد حتی اطلاعات پايه ای درستی نيز در اختيار مردم نيست. اين موضوع چند علت دارد.

١.  بی لياقتی مديريت نظام در جدی گرفتن اين مسئله که برای طرح و درک مسائل احتياج به آمار و ارقام درست و دقيق هست.

(مثالها در اين مورد شامل تلفات ناشی از انواع آلودگی های زيست محيطی، اثرات تاثيرپارازيت های برادران سپاه ، بهايی که برای اتلاف انرژی در ساختمان ها و صنايع مپردازيم و ….

٢. در بعضی موارد اطلاعات در حد لازم وجود داشته ولی از ترس  روشن شدن عمق ناتوانی يا بخاطر عدم اعتماد به مردم ويا سازمانهای رقيب اين اطلاعات علنی نمی شود.

(مثال ها در اين مورد فراوانند. از گزارش های راجع به تلفات زلزله های احتمالی تا آمار واقعی مبتلايان به ايدز. از جزئيات قراردادهای مربوط به حراج منابع طبيعی تا درجه خطرناکی آلودگی هوای شهرهای بزرگ.)

٣. عدم آگاهی درست مردم راجع به برخی از مسائل و حقوق مدنی خود باعث عدم طرح جدی آنها عليرغم اهميت آنها می گردد.

(مثال ها در اين مورد شامل حقوق مصرف کنندگان مثلا راجع کنترل کيفييت  مواد غذايی، سياست های تغيير کاربری فضاهای عمومی  به ساختمان های ارگان های تحت کنترل آقا! سياست های آموزشی در مدارس و…)

٤. سانسور خبری يا ارايه غير صادقانه اخبار  بخاطر حفظ منافع نظام.

نکته محوری در اينجا عدم وجود يا دسترسی به اطلاعات درست و  گاه عدم آگاهی به حقوق است.

هر کدام از موضوعات ذکر  شده   ميتوانند تبديل به  محور فعاليت های يک گروه شود. نهاد های مدنی و گروه های کوچک ميتوانند متناسب با  توان به جمع آوری آمار، طرح مسائل، فعاليت فرهنگی،ارائه راه حل ها و سازماندهی مدنی  بپردازند.

گروههای دانشجويی، گروههای متشکل در کارخانه ها، گروههای محلی وخانوادگی می توانند حول مسائل شهری و مطالبات صنفی به سازماندهی بپردازند.

ذکر تمام معظلات اجتماعی در اين سطور امکان پذير نيست. اما هر گروهی ميتواند با بررسی شرايط محيط کار يا محله ويا علاقه گروهی موضوعی را انتخاب نموده و سهم شهروندی خود را ادا نمايد.

برای مثال  تحقيق راجع به ايستگاههای ارسال پارازيت برای کانالهای ماهواره ای که از طرف مجلس آغاز شده بود با سرعت سر هم بندی شد. بدون تشخيص اينکه اين فعاليت چقدر خطرناک است. مسلما اين موضوع قابل پيگيری است. هموطنان ما در خارج از ايران می توانند عليه شرکت سازنده اين دستگاهها اعلام جرم کنند. در دادگاههای بين المللی اين يک اقدام جنايی است. اگر يکنفر از نمايندگان مجلس بنا بر سوگندی که خورده اند راجع به اين موضوع بطور مخفيانه هم که شده اطلاع رسانی کنند موجب امتنان است.

يا موضوع آلودگی هوای تهران که ساليانه صد ها هزار نفر را دچار بيماری های خطرناک می کند. هيچ سازمان علنی نمی تواند بطور جدی پيگير اين مسئله باشد. اما با سازماندهی مستقل و گسترده می توان به جمهوری اسلامی فشار وارد کرد و مقامات را مجبور به واکنش نمود. در اين روند، مبارزه يک نهاد مدنی برای و دسترسی به يک حق ابتدايی آزمايش شده و نتايج اين تلاش برای مبارزه بعدی بکار گرفته می شود.

شکل گيری يک تشکل می تواند با هدفی بدون ريسک و بصورت فعاليت فکری و فرهنگی درون گروهی و در رابطه با تعميق درک از اصول حفوق بشر، مطالعات اجتماعی، تاريخ معاصر، نقد معيارهای اجتماعی و… آغاز گردد. سپس در صورت امادگی به ديگر فعاليتهای عام از جمله اطلاع رسانی از طريق پخش اعلاميه وانتقال اخبار بطرق مختلف گسترش پيدا کند. پخش اعلاميه بطور گسترده باعث کم اثرشدن سانسور خبری می گردد. بخا طر داشته باشيم که فقط ٢تا ٣ مليون ازداخل کشور دسترسی به اينترنت دارند.  تکثير منابع خبری و اطلاعاتی  اينترنت می تواند بسيار کار آمد باشد.

بخش ديگر فعاليت های عام شامل سازماندهی مقاومت مردمی برای اعتصابات، تحصن و راهپيمايی وگسترش شيوهای خلاق مقاومت با توجه به موضوعات مطرح روز خواهد بود. (مثلا توقف کار در يک روز يا ساعت مشخص در اعتراض به سياست های جاری).

سخت کردن اعمال سياست های سرکوبگرانه رژيم بطوری که هزينه سرکوب وعدم پاسخگويی به خواست های مردم هر روز سخت ترگردد. شناسايی عوامل مهم سرکوب و اخطار به آنان که اعمال آنها برايشان هزينه خواهد داشت. هدف اينجا  ماجرا جويی و استفاده از  خشونت نيست. تشديد خشونت و انتقام گيری به نفع مردم و مبارزات  مدنی نيست. اما جنبش مدنی اين حق را دارد که در برابر  يورش مزدوران با تاکيد بر روش های غير خشن  آنها را خنثی کند.  بخاطر داشته باشيم که با نيرويی سروکار داريم  که فقط قدرت رادرک می کند. با قدرت جنبش آزاديخواهی می توان باعث تحول دمکراتيک باحداقل هزينه  شد.

تلاش هر واحد کوچک برای سازماندهی موثر است. هر مجموعه، جزئی از هزاران نهاد کوچکی خواهد بود که می تواند مستقلا با توجه به عصاره برنامه  جنبش آزادی خواهی فعاليت نمايد.

اما برای هماهنگی وسيع و فعاليت های گسترده  نظير سازماندهی اعتصابات يا راهپيمايی های وسيع شبکه ارتباطی نقش اساسی خواهد داشت. تلاش جدی برای بوجود آوردن  کانالهای موازی تبادل اطلاعا ت  از وظايف پايه ای ما خواهد بود. در اينجا به تشريح فعاليت های گسترده می پردازيم.

ساختار گسترده و غير متمرکز اينترنت  می تواند در راه  دمکراتيزه بيشتر جنبش آزادی خواهی مورد استفاده قرار گيرد. بجای تشکيلات هرمی و مرکز گرا ( که اشکالات اساسی دارند) می توان سازماندهی  گسترده و غيرمتمرکز داشت. وجود چنين سازماندهی  مانع از کنترل هرمی و برتری جويانه بوسيله يک گروه خاص شده و مکانيزم خرد جمعی جايگزين کنترل «رهبران» می گردد. در اين رابطه امکان «رهبری” کسانی که حتی به نقد اشتباهات   فاحش خود در  گذشته نپرداخته اند نيز کاسته خواهد  شد. از طرف ديگر  ضربه پذيری چنين سازماندهی از نظر امنيتی بسيار کمتر است.  چرا که گروهها مستقل و ناشناخته  بوده و امکان  دستگيری بطور قابل ملاحظهای کاهش يافته و در صورت دستگيری چند نفر، تاثيرآن محدودخواهد بود.  از نظر زحمت برادران  وجاسوسی پليسی نيز رديابی هزاران گروه مستقل امری تقريبا غيرممکن است. مهمتر از همه انرژی فوق العاده ای که بايد با ريسک زياد برای يک تجمع هدر شود متوجه فعاليت باارزش تری می شود.

بخش عمده ای از اين شبکه ارتباطی موجود است. سايت های اطلاع رسانی با گرايش دمکراتيک وجمهوری خواهی و وبلا گ های متعدد  ميتوانند  بار اصلی  تبادل اطلاعات را با حفظ کاربری موجود بر عهده بگيرند.

علاوه  بر انتشار اخبار سايتها می توانند مکانيزمهای نظر خواهی راجع به پيشنهادات و فعاليت ها را داشته باشند. با اين روش می توان فعاليت های گسترده نظير تحريم «انتخابات»، تظاهرات پراکنده يا وسيع را از قبل برنامه ريزی کرد. با اين روش  انتشار اطلاعات بطور  غير متمرکز  در دست نيرو های آزادی خواه قرار ميگرد. وجود کانال های اطلاع رسانی موازی مانند راديو و تلويزيون های جنبش آزادی خواهی و استفاده از دستگاههای کپی و فاکس که همه جا موجود است کار طالبان عزيز را در عصر ارتباطات  سخت تر می کند! همچنين امکانات تکنولوژی دائما افزايش يافته و با تلاش وخلاقيت هموطنان متخصص در اختيارجنبش آزاديخواهی  قرار خواهد گرفت.

فعاليت های خاص:

گروههای تحقيقی و علوم اچتماعی:

استادان، صاحب نظران  و محققين در امور مختلف اجتماعی،  اقتصاد، روانشاسی، مسائل حقوقی متعدد، موضوعات محيط زيست و…  ميتوانند نقش بسيار موثری درتبيين ديدگاها و ارائه راهکار  داشته باشند.ميتوان اين نقطه نظرات و مسائل آينده  ساختمان کشورمان را در سايت های خاص دسته بندی کرده و ارائه داد. تا بطور وسيع  طرح شده و بوسيله صاحب نظران مورد تبادل نظر و نقد قرار گيرند. در شرايط کنونی آرشيو جامعی در رابطه با جنبش جمهوری خواهی و راهکار های مشخص در رابطه با بسياری موضوعات مهم وجود ندارد.  وجود چنين آرشيوی در چندين سايت ميتواند به تعميق نظرات و بهبود کيفيت مباحث ياری رسانده و مانع از کلی گويی و دوباره کاری های متداول گردد.

گروههای زنان:

اگرچه تشکلاتی  برای احقاق حقوق زنان وگروههای فرهنگی در رابطه بامسائل فرهنگی جنسيت بوجود آمده. اما اين تلاش ها ميتواند بسيار گسترده تر باشد. مطالبات زنان دررابطه با حقوق برابر،رفع تبعيضات قانونی ومبارزه عليه حجاب اجباری ميتواند تبديل به خواسته های عمومی شده و همراه با مبارزات برای احقاق  حقوق فردی نقشی مهم در مبارزه عليه آپارتائيد جنسی جمهوری اسلامی ايفا کند. همچنين خواسته هايی مانند عدم دخالت در مسائل شخصی، عدم يورش به  تجمعات خصوصی و عروسی ها، جلو گيری از  اجرای طرحهای طالبانی نظير جدا کرددن پارک های زنان و مردان ميتواند تبديل به خواسته های عمومی و پر قدرتی گردد.  در آنصورت جلو گستاخی جمهوری اسلامی گرفته شده موش و گربه بازی های فصلی” نيروهای ارزشی »  با سو استفاده و نقض ابتدايی ترين حقوق انسانی خاتمه می يابد.  سازماندهی برنامه ريزی شده حول اينگونه مسائل ميتواند تمرين خوبی برای آزمايش نيروهای آزادی خواه در برابر طالبان ايران باشد.

گروههای کاری داخل ادارات، نهاد ها، بانک ها، صداوسيما:

اين تشکلات ميتوانند علاوه بر فعاليت های صنفی برای بهبود شرايط ، احقاق حقوق خود و هماهنگی اعتصابات با رشد جنبش آزادی خواهي؛  با توجه به امکانات خود کمک های خاص به جنبش دمکراتيک نمايند:

برای مثال:

– تشکلات در بانک ها می تواننداطلا عات راجع به اختلاس ها، خروج ارز بوسيله مسئولين نظام را در اختيار        عموم قرار دهند.

– تشکلات در ادارات و سازمانها ميتوانند برنامه های سرکوب گرانه، جزئيات قرار دادههای مغاير با منافع ملی را فاش نمايند.

گروههای نيروهای انتظامی:

شرکت بدنه سپاه و نيروهای انتظامی در انتخابات ۷۶ و رای اکثر آنان به «اصلاح طلبان نشان از نارضايتی اين مجموعه از سياست های نظام دارد. طبيعی است که هيچ انسان با وجدانی نمی تواند عليرغم تمام تبليغات نسبت به غارت ثروت های ملی کشورمان توسط عده ای معدود بی تفاوت باشد. مسلما  اين بخش از نيروهای انتظامی نمی خواهند در برابر مردم قرار گيرند و در شرايط رويارويی مردم در برابر رژيم در برابر مردم قرار نخواهند گرفت. اما برای آنروز از اکنون بايد درون خود سازماندهی کنند. يکی از اين فعاليت ها شناسايی نيروهای جاسوس وحراست وآمادگی برای از کار انداختن آنها در شرايط استثنايی است.  هر نوع همکاری نيروهای انتظامی با جنبش آزادی خواهی تاثير روانی متبتی بر مردم داشته و باعث وحشت سران نظام برای از دست دادن مهمترين ابزار خود می شود.

نقش هموطنان در خارج از ايران:

وجود بيش از ٤ ميليون  ايرانی خارج از ايران که اکثرا دارای تحصيلات دانشگاهی و امکانات مالی مناسب هستند و به اطلاعات آزاد دسترسی دارند نيروی بالقوه عظيمی برای جنبش  ازادی خواهی در کشورمان می باشد. بخشی از اين مجموعه بواسطه علائق  ملی، ارتباطات خانوادگی وآگاهی اجتماعی نگران و علاقمند به حل مسائل هموطنان خويش است. اين گروه می تواند متناسب با امکانات  خود قدمهای مهمی در راه تحکيم جنبش آزادی خواهی در ايران بردارد.  از جمله:

تشکيل برنامه های مستقل و با کيفيت ماهواره ای که شامل اخبارو اطلاعات، برنامه های آموزشی و سرگرم کننده باشد. هدف ايجاد يک کانال آلترناتيو مستقل اطلاع رسانی است که بتواند با اطلاع رسانی دقيق سهمی مهم در راه اتحاد و سازماندهی تلاش برای استقرار دمکراسی و جمهوری سکولار در ايران داشته باشد. برنامه های  اجتماعی آموزشی چنين سيستمی می توانند بوجود آورنده ديالوگهای منطقی  و آزاد راجع به موضوعات و معضلات اجتماعی مردم ايران باشد. اين برنامه ها می توانند شامل گزارش های مستند از داخل ايران باشد. و بعنوان يک آلترناتيو واقعی در برابر صدا وسيمای جمهوری اسلامی که از مهمترين ابزار های ولايت فقيه در اشاعه خرافات و ارزشهای ورشکسته طالبان ايران است قرار گيرند. در روند تشکيل چنين کانالی مردم ايران طعم آنچه که می توانند از يک تلويزيون  آزاد دريافت کنند را تجربه خواهند کرد. بودجه چنين برنامه راديو تلويزيونی می تواند از طريق امکانات مالی هزاران ايرانی علاقمند  به جنبش آزادی خواهی و با نظارت يک شرکت پاسخگو با ارائه  حساب دقيق و برنامه عملی مشخص تامين شود.

پيگيری نقض حقوق بشر بوسيله جمهوری اسلامی و همکاری با فعالين حقوق بشر در ايران. تلاش های متعدد و مثبتی در اين زمينه انجام ميشود.  اما اين نقش می تواند گسترش يابد. بطور مثال ايجاد پرونده  در دادگاههای بين المللی برای پيگيری  قتل های متعددی که بوسيله نيرو های  امنييتی رژيم  در خارج و داخل ايران صورت گرفته.  هزينه های چنين فعاليت هايی در صورت برنامه دقيق و ارائه بيلان کار از طرف فعالين آن می تواند با تلاش گروههای فعال حقوق بشری در جامعه ايرانی و سازمانهای بين المللی تامين شود. بزرگ ترين تلاش جمهوری اسلامی در اين مورد محدود نگاه داشتن جزئيات شکنجه ها وجنايات خود است و بهترين راه کم شدن آسيب به زندانيان سياسی طرح وسيع موارد اسارت وآزار آنان است. ارسال نامه های هموطنان  ما در خارج از کشور از زيباترين صداهايی است که در اعتراض به نقض حقوق انسانی ما در ايران شنيده می شود.

ارسال مقالات به روزنامه های متعدد در باره مسائل ايران. اين فعاليت هم  نشانگر آگاهی و حساسيت ايرانيان در رابطه با حقوق هموطنان خويش است و هم باعث فشار بر سياست مدارانی است که وسوسه منافع و انعقاد قرار دادههای پرسود، موضوع سرکوب گری نظام ولايت فقيه را از خا طراشان دور می کند.

کمک به سازماندهی نهادهای مستقل مدنی ازطريق ايجاد ارتباطات با فعالين در ايران وبررسی راههای همياری.

در اينجا: نکته اساسی  سازماندهی مبارزه برمبنای قرار دادن نيروی عظيم ولی پراکنده مردمی در يک چهارچوب منطقی و» خود سازما نده» و تبديل آن به يک نيروی موثر و کار امد است.  با رشد حرکت، هر فردی نقش خود را در اين چرخه گسترده مبارزه مدنی برای  احقاق خود خويش و تاثير گذاری برای ساختن جامعه ای بهتر پيدا می کند.  کسانی  ممکن است دو ساعت در هفته و عده ای چهل  ساعت در هفته در اين راه تلاش نمايند. از مبارزه منفی،  تا پخش اعلاميه در محل کارو محله. از ارائه مقالات کارشناسانه تا تلاش در برای سازماندهی اعتصاب. همه وهمه حلقه هايی کوچک اما مهم هستند.  با پيشرفت مبارزه قدرت استبداد ضعيف شده و دايره آزادی گسترش می يابد. در آن شرايط نهاد های کوچک در ارتباط مستقيم تری با هم قرار گرفته ونهاد های وسيع تری برای هماهنگی شکل خواهند گرفت.

Read Full Post »

خواست‌های جمهوری خواهی‌:
– آنچه اکثريت مردم می خواهند نظا م پيچيده ای نيست. مردم ايران خواهان آنند که حقوق انسانی شان رعايت شود ، کشوری آباد وآزاد داشته باشند و بتوانند برای ساختن زندگی بهتر تلاش کنند.
تجربه های مکرر تاريخی نشان داده که بهترين روش رسيدن به چنين هدفی نفی نظام ديکتاتوری (در مورد ايران چه بصورت شاهی وچه شيخی) و رويکرد به استقرار دمکراسی در کشورمان است. نفی نظام استبدادی به هر شکل آن مستلزم شرکت آگاهانه مردم در تعيين سرنوشت خويش ، احترام به حقوق انسانی و نهادينه کردن اصول جهانی حقوق بشر است بر خلاف عوامفريبی جمهوری اسلامی اين اصول حاصل قرن ها مبارزه بشريت عليه جهل و استبداد است و سو استفاده ابزاری به وسيله چند درست راستی از ضرورت احترام به آن و اجرای اين دستاورد با ارزش بشريت نمی کاهد.
بهترين نظام سياسی برای استقرار دمکراسی، نظام جمهوری سکولار به مفهوم زير است:
– دمکراسی نه به مفهوم استبداد اکثريت بلکه سازمان دهی امور بر مبنای رای اکثريت و رعايت حقوق اقليت است.
– نظام جمهوری بر مبنای احترام به حقوق بشر، رعايت حقوق شهروندی و مسئوليت پذيری مسئولين و شهروندان در اداره جامعه و حل مشکلات خواهد بود.
– نظام جمهوری بر مبنای انتخابی بودن تمامی سران کشور، تفکيک قوای سه گانه به منظور محدود نمودن و استقلال اين نيروها و تناوبی بودن دولت و وجود مجلس منتخب مردم به عنوان مرجع اصلی قانون گذاری مفهوم پيدا می کند.
– جمهوری سکولار به مفهوم جدايی امر دين و ايدئولوژی از امر حکومت است. اين به مفهوم نفی دين و يا مبارزه با اعتقادات مذهبی مردم نيست. در واقع يکی از اصول اساسی جمهوری سکولار دفاع از آزادی های مذهبی وفکری مردم به عنوان بخشی از وظيفه جمهوری در دفاع از آزادی بيان وانديشه است. اما، آنچه در جمهوری سکولار نفی می شود تبعيض برمبنای باورهای دينی و تبليغ يک مذهب خاص از طرف دولت است.
اساس جمهوری سکولار بر مبنای تکثر ديدگاه ها و ارج نهادن به ازادی انديشه و بيان بعنوان بهترين روش برای حل مشکلات و ساماندهی اجتماع است.
(بر عکس جمهوری اسلامی که درآن همه تشکلات سياسی بايد يدک «اسلامی” داشته باشند. در نظام سکولار همه آزاد خواهند بود تا آنطور که هستند خود را معرفی نموده نيازی به تظاهر از ترس سرکوب نباشد.)
– احتياج به آزادی يک غريزه اساسی انسانی است. هر کس حق دارد از آزادی فکر، عقيده و بيان بهرمند باشد.
همچنين آزادی اجتماعات، آزادی احزاب وآزادی مطبوعات و دسترسی به اطلاعات از حقوق اساسی بشرند واز اساسی ترين مبانی جمهوری سکولار بشمار می آيند.
– در جمهوری سکولار تمامی شهروندان مستقل از جنسيت، مذهب،زبان، قوميت دارای حقوق برابرند.
( يک هدف مهم تحول سياسی در ايران می بايد رفع تضييقاتی باشد که در نظام جمهوری اسلامی بر زنان و اقليت های مذهبی از جمله بهائيان، مسيحيان، يهوديان و زرتشتيان روا شده).
– در جمهوری مردمی شکنجه ، اعدام وخشونت جايی ندارد.
– رشد اقتصاد مولد با توجه به توسعه پايدار و حفظ محيط زيست ، با امکانات کم نظير کشورمان امکان پذير می باشد. در نتيجه زمينه زدودن فقر برقراری عدالت اجتماعی مهيا می گردد. تمرکز فوق العاده قدرت دولت که باعث زمينه های استبداد و فساد می گردد با گسترش صنايع غير دولتی و رشد اقتصاد چند محصولی با استفاده ازامکانات متنوع محدود می گردد.
– واگذاری تصميم گيری ها ی محلی و استانی به نهادهای انتخابی همان محل از تمرکز دولت کاسته و باعث رشد موزون مناطق مختلف کشورمان شده و زمينه را برای حفظ تماميت ارضی با تکيه به رشد واحقاق حقوق اقوام مختلف ايرانی تقويت مينمايد. تنوع فرهنگی، قومی و زبانی باعث افتخار ونقطه قوت همه ايرانيان خواهد بود.
ما ليافت وتوانايی داشتن چنين نظامی را داريم. ما توانايی ساختن نظامی مردمی را داريم. مردم ايران در مقاطع مختلف برای کمک به هموطنان و ساختن ايرانی بهتر تلاش های بسياری کرده و مشکلات سختی را تحمل کرده اند. اما برای ساختن ايرانی آزاد و دمکراتيک بايد به نقد جدی تفکرات و روشهای نا کارامد گذشته پرداخت. شيوه تفکر را متحول نمود و نقاط ضعف و قوت برای تحول دمراتيک را بدقت بررسی نمود. سپس با يافتن روش های خلاقانه در حد توانمان برای احقاق حقوق و حق تعيين سرنوشتمان تلاش نماييم. انتظار» منجی” از خارج ويا اصلاحات از بالا مشکلاتمان را حل نخواهد کرد. تداوم وضع موجود جز تعميق مشکلات و سقوط بيشتر کشورمان درمنجلاب ولايت سفيه نخواهد بود. اين يعنی تداوم فقرونکبت ، تداوم تظاهر دروغ ، از مفهوم خالی شدن معيارهای زيبای انسانی ، بی ارزش بودن جان ايرانيان و نفی اساسی ترين حقوق انسانی ما!

نظام ولایت سفیه باید برچیده شود. تلاش برای جمهوری. ایرانی‌ آزاد و دمکراتیک، نه کمتر!

Read Full Post »

شعار محوری: آزادی، آزادی، جمهوری، جمهوری

چرا آزادی ؟

چون آزادی یکی‌ از اساسیترین نیازهای بشر بعد از هوا، آب و غذا است.

برای اینکه با آزادی، شعور و آگاهی‌ مردم رشد میکنه. با آزادی انسانها می‌تونن مستقل فکر کردن رو یاد بگیرن. انسانهای با شعور و آگاه می‌تونن مسائل جامعه و محیط زندگی‌ شون رو بهتر ریشه یابی‌  و حل کنند.

انسان با تفکر باز و روشن می‌تونه فریبکاری قدرت مدران و تمامیت خواهان رو ببینه و در برابرش راه حل درست پیدا‌ کنه.

این بنظر شما زیبا نیست؟
ایران ما: آزادی، آزادی، جمهوری،جمهوری.

شب‌ها رو بومها، روزها تو خیابونها:

آزادی، آزادی، جمهوری،جمهوری

Read Full Post »