برای آزادی دمکراسی، عدالت اجتماعی و جمهوری ایران
برای تحول دمکراتیک در ایران احتیاج به گسترش آگاهی و تعمیق درک مفاهیمی چون دمکراسی، عدالت اجتماعی و معیارهای شهروندی در ابعاد گسترده داریم. یکی از نتایج اسفبار خفقان و عدم وجود آزادی اندیشه و بیان در جوامع استبداد زده فقدان مکانیزیم های موثر برای طرح منطقی مشکلات و مسایلی است که در هر جامعه ای پیوسته بوجود آمده و مطرح میگردند. تفکر استبدادی و حکومت برآمده از آن با نفی چند صدایی و آزادی مطبوعات و به انحصار درآوردن وسایل ارتباط جمعی و با خفه کردن صداهای مخالف نه تنها آزادی شهروندان را از آنان سلب میکند، بلکه ابزارهای جمعی برای تحقیق و تفکر و گفتگو در فضایی سالم برای دستیابی به راهکارهایی اساسی جهت پاسخگویی به مشکات اجتماعی را نیز محدود مینماید.
در چنین شرایطی بسیاری از موضوعات مهم در ابعاد وسیع مورد نقد و بررسی قرار نگرفته و مفاهیم کلیدی بصورت شعاری تکرار میشوند. در نتیجه آگاهی عمومی سیاسی در سطح باقی میماند.
نظامهای استبدادی بحران زا و اساسا بی ثبات هستد(1). چرا که چنین نظام هایی مانعی جدی در راه تحول و حل مسایل اجتماعی سیاسی هستند. در نتیجه زمینه برای اعتراضات بطور ادواری آماده است. در این شرایط نیروهای سیاسی غیر رشد یافته و کم تجربه با کلی گویی و بی برنامگی از یکطرف و سیاست بازان فرصت طلب و نیروهای بیگانه از طرف دیگر از جنبش های اعتراضی سو استفاده کرده و و با تکرار کلیشه ای برخی خواسته های کلی و یا استفاده از گرایشات مذهبی، ناسیونالیستی و فرقه ای، این جنبش ها را دچار ایستایی و شکست مینمایند.
ما بارها شاهد تکرار این دور باطل در یکصد و اندی سال گذشته بوده ایم. از محدود شدن دستاوردهای های انقلاب مشروطه بوسیله ارتجاع مذهبی و سلطنتی، تا شکست جنبش ملی شدن نفت بوسیله نیروهای استعماری و عوامل آنان درکودتای 28 مرداد 32. از بقدرت رسیدن ارتجاع مذهبی و نظام ولایت فقیه پس قیام ضد سلطنتی 57 تا جنبش های اعتراضی تهیدستان در سالهای70. از حرکت های اعتراضی دانشجویی سال 78 تا جنبش گسترده اعتراضی سال 88.
برش قطعی از چنگا ل دیکتاتوری از هر نوع آن تنها با رشد اگاهی جمعی و شکل گیری نهاد های قدرتمند مدنی امکان پذیر است. در کشور ما فرهنگ و نظامهای استبدادی همواره مانعی جدی برای رسیدن به این هدف بوده اند. بنابراین برای تحول دمکراتیک، تحقیق و بحث و گفتگو حول دلایل استبداد زدگی، یک شرط لازم و اساسی است(2). همچنین برای سازماندهی موثر و قدرتمند میباید برنامه و هدف داشت. در این رابطه بحث و گفتگو در رابطه با نظام سیاسی و هدف های مرحله ای اهمیت اساسی پیدا میکنند.
تلاش هر شهروند و ایرانی آزادی خواهی برای درک دقیق تر از تاریخ خود، درک نقاط ضعف فرهنگ غالب و اگاهی به مناسبات قدرت و نظام سیاسی با ارزش است. در این رابطه عده ای از دوستان با ایجاد یک گروه کاری فکری» به منظور تبادل نظر و به اشتراکگذاری مطالب مرتبط به مقوله جمهوری و جمهوریخواهی ایجاد نموده اند. این تلاش هر قدر محدود، اما با ارزش است. پیشنهاد میکنم که موضوعات مهم در رابطه با مقوله نظام سیاسی و جمهوری خواهی را دسته بندی کنیم. در بسیاری موارد موضوعات تداخل پیدا میکنند. این بنظر من نه تنها اشکالی ندارد بلکه باعث میشود از زاویه های مختلف به موضوعات خاص توجه کرد. همچنین ایده های مهم و کلیدی اهمیت خود را بیشتر نشان میدهند.
برای شروع این دسته بندی را در بلاگ خود «پوینده» قرار میدهم. دوستان بلاگ «سه راه جمهوری» و دیگر بلاگر ها نیز میتوانند موضوعات را با تقسیم بندی موضوعی در بلاگ خود قرار دهند این کارباعث طرح گسترده تر ایده ها گشته و همچنین کار سانسور نظام جهل و جنایت ولایت فقیه را برای فیلتر کردن دشوارتر میکند. این تلاش مشترک همچنین گام کوچکی خواهد بود برای همفکری و همکاری بیشترمیان ایرانیان دمکرات و آزادی خواه.
میتوانیم هر هفته یک موضوع را با یک مقدمه طرح نموده دوستان میتوانند متناسب با علاقه و آمادگی خود مقالات و نظرات و ایده های خود را در رابطه با آن موضوع مطرح نمایند. با این فرض که ارایه مقالات و نظرات می تواند ادامه داشته باشد. همچنین اگر موضوع مهمی از نظر شما از قلم افتاده میتوان آنرا به لیست اضافه نماییم.
1. خصوصیات جمهوری به عنوان یک نظام سیاسی.
1.1 دلایل ضرورت جدایی دین از دولت. سکولاریزم و لایسته.
1.2 حقوق بشر، نفی تبعیض و حق تعیین سرنوشت.
1.3. ارتباط آزادی دمکراسی و عدالت اجتماعی
1.4 حدود قدرت دولت. تمرکز گرایی و راهکارهای تمرکز زدایی، فدرالیسم.
2. ساختار قدرت و نظام های سیاسی.
2.1 قدرت فردی و سلطنت مطلقه، الیگارشی، پولوتکراسی، حکومت نظامی،
2.2 سازمانهای مدنی و نقش آنان در ساختار قدرت
2.3 کنترل و پاسحگو کردن قدرت.
3. موانع فرهنگی در برای تحول دمکراتیک (فرهنگ استبدادی)
3.1 زمینه های تاریخی شکل گیری فرهنگ استبدادی.
3.2 خصوصیات فرهنگ استبدادی و چالش های پیش رو برای تحول دمکراتیک.
3.3 نکات مشابه نظام سلطنتی و نظام ولایت فقیه.
3.4 آرمان گرایی جزمی، شخصیت پرستی، دولت ایدتولوژیک.
3.5 پوپولیسم. (عوامگرایی) ناسیونالیسم کور، شونیسم، تبعیض گرایی قومی و جنسیتی و مذهبی.
4.موانع اقتصادی در برابر تحول دمکراتیک.
4.1 اقتصاد مولد توسعه پایدار و حفظ محیط زیست
4.2 اقتصاد متکی بر درامد نفت و تمرکز گرا در برابر اقتصاد چند محصولی
4.2 تمرکز قدرت و ثروت در برابر دمکراسی.
5. تاثیرات بین المللی و ژئوپلتیک در برابر تحول دمکراتیک.
6. استفاده از تجارب تاریخی معاصر برای گذار به دمکراسی
6.1. انقلاب مشروطه 1285
6.2. کودتای رضا خان1299
6.3. دهه 20
6.4 . جنبش ملی شدن نفت و کودتا 28 مرداد32
6.5 دهه 40 و 50
6.6 انقلاب ضد سلطنتی 57
6.7 دهه 60
6.8 دهه 70
6.9 جنبش سبز 88
————————————————–
1) برخی دلایل بی ثباتی نظام های استبدادی
2) هدف ما نه صرف مبارزه با دیکتاتور بلکه مبارزه با فرهنگ دیکتاتوری است.
بیان دیدگاه