«پس از اقدام اخیر سایت بالاترین که اعمال نظر مدیران در قبال توهین آمیز بودن یا نبودن لینک ها را رسمیت بخشید، بسیاری از کاربران به اشکال گوناگون این حرکت را مورد انتقاد قرار دادند. بسیاری این اقدام را ادامه ی روندی می دانستند که از مدتی قبل با تغییرات نوشته یا نانوشته از جانب مدیران اعمال می شد» (1).
مشکل اساسی مدیریت سایت بالاترین عدم وجود معیارهای دمکراتیک در شیوه مدیریت و اعمال شیوه های قیم مابانه در رابطه با کاربران سایت است. این نکته بطور واضحی در رابطه با موضوع محدود کردن لینک های منتقد به مذهب به نمایش گذاشته شده و درک سطحی مسئولین بالاترین را از اصل آزادی بیان عریان نمود. محدود کردن آزادی بیان انهم در سایتی که هدف اصلی تعداد زیادی از کاربرانش تلاش و مبارزه برای آزادی بیان و رفع سانسور در ایران است بهیچ عنوان قابل قبول نیست.
به این دلایل و بخاطر عدم پا سخگویی مناسب مسئولین بالاترین به پرسش ها و انتقادات جمع کثیری از کاربران ، عده ای از کاربران تصمیم به تحریم سایت بمدت دو هفته گرفتند. از همه ی شما دوستان می خواهیم با همراهی خود، صدای این حرکت اعتراضی را هرچه پرطنین تر سازید تا مدیران این وبسایت دریابند که نقض قواعد آزادی بیان و بی توجهی و بی احترامی به خواسته های کاربران، چندان بی هزینه نخواهد بود.
تحریم 14 روزه ی بالاترین از ساعت 9 صبح پنج شنبه 11 آذر به وقت ایران آغاز خواهد شد.
امیدواریم همه ی دوستان، وبلاگ نویسان و کاربران بالاترین، در هرچه بهتر انجام گرفتن این حرکت اعتراضی ما را همراهی نمایند.
نوشته های مرتبط با موضوع:
دعوت به بازی وبلاگی با عنوان: «چرا بالاترین را تحریم می کنم؟»1
خودسانسوری، حصر آزادی است / مقاله ای از زنده یاد محمد مختاری در سالگرد قتل های زنجیره ای
لــــــــــــــطفا تـــــــــــــــــــوجه کنــــــــــیـــــــــد ! 16 آذر امسال … می تواند آبستن حوادث و رویدادهای بسیار مهم و ای بسا سرنوشت سازی باشد … و در این روزها حضور و حمایت کاربران از این حرکتهای احتمالی در پیش می تواند بسیار نقش مهمی در چرخه خبر رسانی داشته باشد …
من با اینکه خود نیز به واکنش و حرکتی همامنگ و جمعی معتقدم و از پیشنهادتان هم استقبال می کنم… فکر می کنم این چند روز بدترین موقع برای این کار است و بهتر است حد اقل تا 16 آذر دست نگه داریم …
1. بنظر من بهتر است قبل از اعلام و راه انداختن هر طرحی … آن را با همفکری و خرد جمعی سنجیده و تصمیمی مشترک و متحد و هماهنگ را شکل بدهیم …
2. بی گدار به آب زدن و تکروی … و هرکس ساز خود را نواختن … به تفرق بیشتر ما خواهد انجامید … و موجب خراب کردن طرحهای خوبی است که بعلت ناهماهنگی و ناپختگی …بدست خودمان نا کارآمد و خنثی خواهند شد …
3. سعی کنیم راهی برای جمع شدن مجازی دور هم و متشکل کردن خرد جمعی پیدا کنیم …
دوست عزیز به نکته مهمی اشاره کردید. در نظری زیر یک لینک در بالاترین نوشتم
میخواهیم بالاترین سایتی برای اطلاع رسانی تبادل نظرات؛ گفتگو و در بهترین حالت یاری رسان جنبش آزادی خواهی مردم ایران باشد.
میخواهیم بالاترین مدافع آزادی بیان باشد و این اصل بنیادین را فدای منافع سیاسی و گروهی عده ای خاص نکند.
یخواهیم بدون این درگیری های بی فایده از نوشته ها و نظرات همدیگر استفاده کنیم..
میخواهیم روش اداره سایت با همفکری و همکاری کاربران و به روشی دمکراتیک باشد تا تنش ها کاهش یابد و بالاترین تبدیل به سایتی موفق و فرا جناحی شده و تبدیل به ابزار بارزشی برای تمرین دمکراسی ( هر چقدر سخت) را در فضای مجازی گردد.
اما اگر مدیریت بالاترین به این خواسته های منطقی بخش قابل توجهی از کاربران پاسخ ندهد. ( که تاکنون نداده است). چاره چیست؟
ما بر اساس رای عده زیادی از کاربران معترض به روش های غیردمکراتیک بالاترین خواستار تحریم این سایت بمدت دو هفته هستیم. اگر مدیریت بالاترین در ظرف دو روز آینده به نامه اعتراضی 400 کاربر پاسخ دهد. شخصا حاضرم از تحریم صرف نظر کنم. در غیر اینصورت فعالیت های مربوط به 16 آذر و سالگرد قتل زنده یادان مختاری و پوینده را در سایت های دیگر دنبال خواهم کرد.
پوینده جان، بی زحمت یک ایمیل به من بزنید: عرض کوچکی داشتم خدمتتون
بنظر من مییاید در فکر دو نوع سازماندهی بود.
1. یک سایت جمعی که نظرات و بینش های متنوع بتوانند در آن به تبادل ایده ها و اطلاع رسانی و شاید همیاری برای کمک به سازماندهی جنبش آزادی خواهی بپزدازند.
2. یک سایت یا وبلاگ جمعی در یک چهارچوب سکولار دمکراتیک بر اساس مبانی اعلامیه جهانی حقوق بشر و جمهوری خواهی. در چنین سایتی میتوان به تبادل نظرات و مباحث تئوریک مشخص تری در میان اعضا محدودتر که مبانی فکری مشترکی دارند پرداخت.
همراه با این دو بنظر من میتوان در فکر ایجاد شیکه وبلاگهای فردی و سازمانهای دمکرات و
سکولار نیز بود.
سلام پوینده جان! خوشحال شدم پیامت رو دیدم. از طلفت ممنونم
عزیزان خوانند ه ؛ باز موضوع دانشگاه و اسلامی شدن دانشگاه از سوی روحانیت حاکم در ایران خود نشانی ست از تگرانی آنان . دانشگاهی که در برابر خواست های رهبر تسلیم نمیشوند ، گر جه ، با انواع تهدیدها همراه است . عزیزان من ؛ دانشگاه نقطه ی ضعیف روحانیت حاکم است که بهیج روی از عهده ی آن بر نمیایند ، توانائی آنرا ندارند که تاریک اندیشی خود را به آن تحمیل نمایند . هر بار که رهبر توصیه هائی به مقامات مسئول میکند ، مقامات مسئول را به اجرای آن ها موظف میدارد ولی وضع همجنان باقی میماند . تو گوئی نه ، رهبری هست و نه توصیه هائی . روزنامه کیهان طی مقاله ای شکایت دارد از اینکه جرا ، در باره ی مسئله ی مهم اسلامی شدن دانشگاه ، و همجنین انتقاداتی که جرا سیستم اجرائی کشور مسئولین وزارت فرهنگ و آموزش عالی و دانشکده ها ، عملا موضوع اسلامی شدن دانشگاه ها را مسکوت گذاره اند و هیج اقدام قابل ملاحظه ای در این زمینه بعمل نیاورده اند . سال هاست که روحانیت تاریک اندیش در یی ، آنند که دانشگاه را اسلامی کنند و جنانکه معلوم است در تلاش خود ناکام ما نده اند . دانشگاهی که آن ها بر روی آن یای ، می فشرند دانشگاهی ست که دین بر آن حاکم است و هیج اندیشه ای جز در انطباق با دین اسلام نباید از آن تراوش کند . اما در جهانی که همه جیز بر مدار علم و دانش میگردد و دانشگاه مظهر آنست نمیتوان دین را بر دانشگاه حاکم گردانید . عزیزان من ؛ این مکاران ، بیش از 13 قرن است که علم و فرهنگ ایران را به بند کشیده اند ، با هر گونه اندیشه ی ییشرو و مترقی ، از هر گونه اندیشه ای که نگاه حقیقت بر جامعه بتاباند ، تا شاید مردم ایران مستقل و انقلابی را از عقب ماندگی برهاند ، جلوگیری کرده اند . جه کسی امروز نمیداند که عقب ماندگی ایران به برکت وجود نا مبارک همین مدافعان دین است که هنوز هم بر آن یای ، می فشرند . توان آن ها در گروی خرافات و بداندیشی ست ، سر گرم کردن مردم ما با نوحه خوانی و سینه زنی ، با روضه خوانی و قرائت قرآن است . خوانند ه گان آزادی خواه ؛ علم و دین نافی یکدیگرند . دانشگاه جایگاه علم است و دین را در آن راهی نیست . روحانیت در ایران انقلابی ؛ میخواهند عوامفریبانه که خصلت آن ها ست ، نام دانشگاه را حفظ کنند و همه جیز ، را در آن در خدمت دین بریزند . مشکل اسلامی کردن دانشگاه در همینجا است ، و این مشکل لاینحل است و با هیج تلاشی نمیتوان آنرا حل کرد . برای تحمیل سلطه ی دین ، آنها در تبلیغات خود که لحظه ای از آن غافل نمی مانند ، فرهنگ غرب را دستاویز قرار داده و از آن یک جرتومه ی ، یلیدی ساخته اند که هر کجا رسوخ کند همه جیز را به فساد و تباهی می کشاند . روحانیت در ایران انقلابی ؛ در تبلیغات مداوم خود اینگونه وانمود میسازند که در فرهنگ غرب هیج گوشه ی متبتی ، نمیتوان یافت . آن ها فرهنگ غرب را مجموعه ای یکیارجه و همگون می یندارند که جز زشتی و یلیدی از آن نمی تراود و گویا صحنه ی منزه و یاک روحایت در ایران را باید از لوت ، وجود آن یاک نگاه داشت .! هموطنان گرامی ، آزادی خواهان آزاد اندیش ؛ همانطوریکه میدانید ، دانش ، علم ، عقل و خرد ؛ آخرین مرحله نوآوری ها و نواندیشی های بشر است ، که جهان بینی اسلامی را از بیخ و بن نفی میکنند . در دانشگاه که همه مسائل بر یایه تجربه و تعقل میگردد ، جائی برای جهان بینی اسلامی نیست ، بویژه که در دانشگاه اسلامی همه ی علوم طبیعی و بویژه اجتماعی باید از تعلیم اسلام مایه بگیرند . روحانیت در ایران انقلابی ؛ دانشگاهی میخواهند که در آن نه علم را مقامی باشد و نه عقل را .